این شعر را الان در کانال mtr.mar خواندم، قبل از اینکه آهنگش را دانلود کنم. به نظرم شعرش خیلی قشنگ و لطیف است، و خواننده آنقدر ها خوب نخوانده. شعر را می‌گذارم تا شما هم لذت ببرید :)

(آهنگ را نمی‌گذارم چون دوستش نداشتم :دی )


أنا لیلٌ بِلا نَجمٍ ، بِلا بَدرٍ یُضَوینی

من شبی بی ستاره ام ، ماهى ندارم روشنم کند


أنا عتمٌ بِلا نورٍ، بْلا شَمسٍ تُغذینی

من تاریکى بى نورم ، بدون خورشیدى که به من جان دهد


أنا حزنٌ ، أنا شوقٌ، و طول الهجر یُبکینی

من غمم ، من شوق ام ، و طولانى شدن جدایی به گریه وا میداردم 


و تذبح قلبی الآلام ، ذبحاً دون سکّینی

دردها قلبم را قربانى میکنند ، قربانى بدون خنجر


سراج الحب جافانی ، أسیر العشق أبقانی

نور عشق بر من جفا کرد ، و مرا اسیر عشق باقی گذاشت


و صرت أئن من وجعی ، و من نیران أحزانی

و از درد به ناله افتادم ، و از آتش غمهایم


أترحل مبعداً عنی، و یا روحی تفارقنی

میروى ای "روح" و جان من ؟! از من دور میشوى؟؟


تنال الحلم بالجنة ، و أبقی بلاک یا حلمی

تو میروى و به رویاى بهشت میرسى ، و من بی رویا میمانم


و تسألنی؟!

و میپرسى.


لماذا الیل یؤذینی؟!

چرا شب آزارم میدهد،؟


لماذا الحب یعینی؟!

چرا عشق غمگینم میکند؟!


لما الأیام تقتلنی ؟!

چرا روزها مرا میکشند؟؟


لما الأشواق تضنینی؟!

چرا شوق و دلتنگى مرا در بر میگیرد؟؟


لأن الأمر یا روحی، بسیطٌ لست انساک

خیلى ساده ست جانم.چون تو را فراموش نمیکنم.


آخ از این چند خط آخر. و تسألنی؟!


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

نورافشان | 09336636353 تنهايي مرد یک وبلاگ برای یک جامعه اوور کوین /بیش از سکه كارنامه ي اركستر ساري تئل netkushadasii.parsablog.com گربه سگ دستگاه تصفیه فاضلاب